اولا: اقتضای آفرینش الهی زیبایی است و خداوند بخلی در چنین آفرینشی نمی ورزد؛ بلکه موجودات به خاطر تفاوت در قابلیت ها و استعدادهای شان، بهره متفاوتی از فیوضات الهی می برند؛ یعنی زمینه های موجود، استعداد ها و قابلیّت های هر جسمی، اقتضای خاص خود را دارند.
ثانیا: زیبایی در منطق انسانها نسبی است و چه بسا چهره ای که برای گروهی از مردم بسیار زیبا و دلنشین و بی نقص به نظر می رسد، در نظر گروهی دیگر، نامتناسب و نازیبا باشد. بر این اساس صدور مطلق این حکم که برخی «زشت» و برخی دیگر «زیبا» هستند امری دور از واقعیّت بیرونی است.
ثالثا: توجه زیاد به ظاهر و اهمیت قائل شدن برای آن در شکل گیری سرنوشت آدمی، خلاصه کردن تمام قابلیت ها و ویژگی های او در جسم و خلاصه کردن تمام جسم در چهره است؛ در حالی که نه قابلیت ها و استعدادهای انسان منحصر به ویژگی های ظاهری اوست و نه زندگی انسان منحصر به زیست در این جهان است.
تفاوت در زیبایی های افراد و عدل الهی
هنگام مقایسه انسان ها و ویژگی های مختلف آنها با یکدیگر، یکی از مهم ترین تفاوت هایی که مورد توجه قرار می گیرد، موضوع «زیبایی» برخی از آنها و «زشتی» برخی دیگر است. انسان هایی با اعتماد به نفس برآمده از از زیبایی خداداد، در بسیاری از امور زندگی شان موفق می گردند و از همراهی و مصاحبت دیگران بهره می برند و در مقابل انسان های دیگری به خاطر زشتی مادرزادی که دچارش هستند، بخت زیادی برای عضو شدن در جمع های انسانی و فرار از تنهایی نمی یابند.
آیا چنین تفاوت فاحشی در ظاهر افراد که نقش تعیین کننده ای در سرنوشت شان نیز پیدا می کند، عدالت و عدل الهی را زیر سؤال نمی برد؟ به خصوص که خداوند در آیه 7 سوره سجده آفرینش خود را با عنوان «نیک»، توصیف کرده است: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ»؛ (حقيقتا ما انسان را در نیکوترين صورت و نظام آفريديم).
زیبایی، اقتضای آفرینش الهی
ما در بحث های خداشناسی معتقدیم که ذات خداوند اقتضای آفرینش موجودات را دارد و هر چیزی که اقتضای وجود و هستی یافتن را داشته باشد یا امکان این را داشته باشد که به وجود بیاید، از سوی خدا فیض وجود را دریافت می کند و خداوند بخلی در وجود و هستی دادن به آن، نمی ورزد.(1) چیزی که در آیه 20 سوره اسراء صریحا مورد تأکید قرار گرفته است: «وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا»؛ (عطای پروردگارت منع نشده است). وقتی این آیه را در کنار آیه 7 سوره سجده که در صدر بحث نیز مورد اشاره قرار گرفت می گذاریم، به این نتیجه می رسیم که فیض الهی برای آفرینش همه انسان ها در صورتی زیبا، آماده است و خدا نمی خواهد که بین آنها تبعیضی در این موضوع قائل شود، اما این خود انسان ها هستند که به خاطر تفاوت در قابلیت ها و استعدادهای شان، از آن فیض الهی بهره متفاوتی می برند.
جایگاه قابلیّت ها، علل و اسباب در زیبایی
ممکن است این سؤال مطرح شود که این قابلیت ها و استعدادهای متفاوت دقیقا چه هستند و چگونه بر زیبا شدن یا زشت شدن صورت آدمیان تأثیر می گذراند؟ به این سؤال پاسخ خواهیم داد، امّا پیش از آن، ممکن است این سؤال به ذهن برسد که چرا خداوند فیض خود را در آفرینش صورت های زیبای آدمیان، متناسب با استعدادهای آنها قرار می دهد و مگر نمی شود که مثلا به همه آنها، چهره هایی به یک اندازه جذاب و دوست داشتنی بدهد؟ آیا قدرت خداوند برای چنین کاری با محدودیتی روبه روست؟!
در پاسخ به این سؤال می گوییم که خداوند هیچ کاری را مستقیما و خارج و مستقل از منظومه تأثیر علل در معلولات و اسباب در مسببات انجام نمی دهد. این موضوع در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نیز مورد تصریح واقع شده است که: «أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابِهَا»(2)؛ (خداوند از جریان و تحقق اشیا جز از راه اسباب و علل ابا دارد).
با توجّه به بیان فوق می گوییم که رابطه علت و معلول و سبب و مسبب، دارای قوانين و قواعدی معين است؛ یعنی نمی توان از هر علتی هر معلولی را انتظار داشت. به عبارت دیگر، هر علت، معلولی معین و خاص به خود دارد و نمی توان از خداوند انتظار داشت که با تفاوت چشم گیری که میان انواع علت ها و معلول ها وجود دارد، تأثیر همه شان را به گونه ای یک سان و یک شکل و مطلوب سلیقه ما انجام دهد. زیرا چنین چيزی منجر به تناقض می گردد. چرا که لازمه اش اين است كه علتِ پديده ای محقق باشد ولی تأثير نكند و بدیهی است که «وجود علت» به صورت تمام و با همه شرایط، و در عین حال «تاثير نكردن و تأثیر نداشتن» امری به غایت تناقض آمیز است. از آن سو اگر روا باشد که معلولی بدون علت پديد آيد لازمه اش آن خواهد بود که طرح نظام آفرينش با خللی جدی مواجه گردد زیرا در این صورت پدید آمدن هر چیزی از امر مربوط و متناسب یا نامربوط و غیرمتناسب محتمل خواهد بود!
عوامل مؤثر بر زیبایی؟
حال که این امر روشن شد، به سؤال پیشین مان برمی گردیم و دوباره می پرسیم: قابلیت ها و استعدادها و شرایط و عوامل متفاوتی که موجب می شوند فیض خداوند در آفرینش صورت زیبای آدمیان متفاوت باشد چیست؟ در صورت بندی مهم ترین عوامل مؤثر بر زیبایی یا زشتی فرزندان، به این امور اشاره شده است:
1). محيط جغرافیایی و آب و هوا: یکی از عوامل مؤثر در ویژگی های جسمی و روحی فرزندان، محيط جغرافيايی و آب و هوا است؛ نمونه های چنین تأثیری را در مردم مناطق و قاره های مختلف جهان می توان دید.
2). وراثت و ژنتیک: بسیاری از ویژگی های ظاهری، باطنی و اخلاقی انسان ها از والدین و اجداد آنها برایشان به ارث می رسد. چنین امری اگرچه امروزه در علم ژنتیک ثابت شده است، امّا در گذشته که افق های علم به این اندازه برای بشر پیشرفته نبود، مورد توجه نبوده است. با این حال در احادیث به جا مانده از معصومین(علیهم السلام) بیاناتی وجود دارد که بر تأثیر وراثت بر صفات جسمی چون زیبایی یا زشتی و صفات روحی ای نظیر شجاعت و ترس دلالت دارد. برای مثال در تاریخ می خوانیم که شخصي همسرش را كه به تازگی فرزندی به دنیا آوره بود، نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آورد و اعلام کرد که این زن، همسر و دخترعموی اوست و به پاکدامنی اش نیز ایمان و اعتماد دارد اما فرزندی که از او به دنیا آمده چهره ای سياه، بینی بزرگ و موهایی پهن و پیچیده دارد و این در حالی است که چنين فرزندی در خانواده و اجدادش وجود ندارد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) ابتدا نظر زن را پرسید و وقتی او سوگند یاد کرد که پاکدامن زیسته است، پیامبر به فکر فرو رفت و بعد به همسر آن زن گفت: بين هر انسان تا آدم 99 عِرق (ژن) وجود دارد كه در ساختمان و چگونگی شکل گیری فرزند همه فعاليت می كنند. وقتی نطفه ای در رَحِم قرار می گيرد، عِرق ها به جنبش افتاده و همه از خدا درخواست دارند كه فرزند شبيه آنها ساخته شود. اين بچه غيرمشابه به شما از همان عِرق های دوردست است كه در اجداد و اجداد اجدادت سابقه اش را نیافته ای. بعد از آن پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به آن مرد گفت: كودك را بگير، او فرزند تو است.(3)
3). تغذیه و دیگر شرایط دوران بارداری: تأثیر برخی میوه ها و غذاهایی که مادر در زمان بارداری از آنها می خورد بر زیبایی یا زشتی فرزندان، از موضوعاتی است که هم در علوم تجربی به اثبات رسیده و هم در بیانات معصومین(علیهم السلام) مورد تأکید است. در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، میوه «به» به عنوان میوه ای که فرزند را زیبا می کند معرفی شده است.(4) همچنین از امام رضا(علیه السلام) نیز نقل شده که خوردن «کندور» توسط زنان باردار می تواند باعث شجاعت و دانایی (اگر فرزند پسر باشد) و خوش خلقی و زیبایی (اگر فرزند دختر باشد) نوزاد باشد.(5) امام صادق(علیه السلام) نیز به صورت مطلق فرموده اند که میوه «گلابی» چهره ها را زیبا می کند و روایات دیگری نیز وجود دارد که عوامل مؤثر در زیبایی چهره را حتی پس از تولد فرزند و بلوغ به ما معرفی کرده اند.(6)
در مقابل می بینیم که عوامل دیگری نیز وجود دارند که در صورت بی توجهی یا بی اعتنایی والدین، می توانند باعث نقصان های جسمی یا زشتی صورت کودکان شوند. عواملی مثل سبک غلط زندگی، یا سوء تغذیه یا مصرف الکل و مواد مخدر زنان باردار و ... .
با توجه به این عوامل است که می گوییم:
افرادی که با نقصان های ناشی از سبک زندگی یا سطح پایین دانش و فرهنگ و یا مشکلات ژنتیکی برآمده از ازدواج های نامعقول و دیگر ندانم کاری ها و سستی هایشان می خواهند تاثیر سوءشان را در سرنوشت سوء فرزندان شان (اعم از نقصان های جسمی و یا روحی) انکار و مسئولیت آن را به گردن عوامل دیگر، از جمله اراده و قضا و قدر الهی بیاندازند و عدالت الهی را زیر سؤال ببرند، سخن موجهی برای تبرئه خویش ندارند.(7) اتفاقا عدل الهی در چنین تفاوت هایی است که معنا می یابد. زیرا چنین تفاوت هایی مصداق اتم لحاظ شدن استحقاق ها و عدم استحقاق ها در بهره گیری از کمال افاضه شده الهی است.(8)
گذشته از همه این بحث ها، این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که زیبایی امری نسبی است و چه بسا چهره ای که برای گروهی از مردم بسیار زیبا و دلنشین و بی نقص به نظر می رسد، در نظر گروهی دیگر، نامتناسب و نازیبا باشد. ذوق های مختلف افراد و نگاه های شخصی شان، تأثیر بسیار مهمی در قضاوت نهایی شان راجع به زیبایی یا زشتی مردمان پیرامون شان دارد و بر این اساس صدور مطلق این حکم که برخی «زشت» و برخی دیگر «زیبا» هستند امری دور از واقعیّت بیرونی است.
از آن گذشته این اندازه توجه به ظاهر و اهمیت قائل شدن برای آن در شکل گیری سرنوشت سعادتمندانه یا شقاوتمندانه آدمی، خلاصه کردن تمام قابلیت ها و ویژگی های او در جسم و خلاصه کردن تمام جسم نیز در چهره است. در حالی که نه قابلیت ها و استعدادهای انسان منحصر به ویژگی های ظاهری اوست و نه زندگی انسان منحصر به زیست در این جهان است.
علاوه بر اینکه از روایات به دست می آید که خداوند برخی از کاستی های دنیا را در عالم دیگر جبران می کند تا به هیچ بنده ای ظلم نکرده باشد. برای مثال در روایتی از یکی از معصومین(علیهم السلام) می خوانیم: «فقیران مؤمنین هفتاد سال زودتر از ثروتمندان وارد بهشت مى شوند».(9) این روایت اگرچه ارتباط مستقیمی به موضوع سؤال ما ندارد اما هیچ بعید نیست که بر اساس همین روال، خداوند متعال سختی های احتمالی ای را که انسان های زشت صورت در این جهان متحمل می شوند، در جهان آخرت، از گنجینه بی کران لطف خویش بهره مند سازد.